شهادت امام حسن عسکری تسلیت باد.
امشب که زمین و آسمان می گرید
از ماتم عسگری جهان می گرید
جا دارد اگر که شیعه خون گریه کند
چون مهدی صاحب الزمان می گرید
امشب که زمین و آسمان می گرید
از ماتم عسگری جهان می گرید
جا دارد اگر که شیعه خون گریه کند
چون مهدی صاحب الزمان می گرید
ما هر شب منتظر طلوع خورشید فردا هستیم اما معنای انتظار خورشید این نیست که دست روی دست بگذاریم و تا صبح در تاریکی به سر ببریم بلکه هر کس اتاق خود را روشن میکند.
در زمان غیبت امام زمان(عج)نیز باید به مقدار توان خود با ظلم مبارزه کنیم و در صدد اصلاح جامعه باشیم.
افضل الاعمال انتظار الفرج:بر اساس این حدیث انتظار حالت نیست بلکه عمل است بنابراین منتظران واقعی باید اهل عمل باشند.
کسی که منتظر مهمان است در خانه آرام نمی نشیند.
دختری داد می زد گریه می کرد…می گفت میخوام صورت برادرم رو ببوسم اما اجازه نمی دن…
یکی گفت:خواهرشه مگه چه اشکالی داره…بذارید برادرشو ببوسه
گفتند:شما اصرار نکنید نمی شود…آخه “این شهید سر نداره"…
اهل بیت از مادر مهربون ترند.بعد از شهادت حضرت رقیه(س)بچه ای اومد دنبال رقیه.
ازش پرسیدند چی می خوای؟گفت:خانم من یه دوستی داشتم لباس نداشت خیلی خانم بود از خونمون براش لباس هدیه آوردم.
می گفت:باباش مسافرت رفته.فرمود:برو عزیزم دیشب باباش اومد بردش…
<شهادت حضرت رقیه بر همگان تسلیت باد>
علامه طباطبایی(رحمت الله)می فرمودند:یکی از علل عمق یافتن درس های حوزوی همین مباحثه های چند نفره است زیرا هر طرف مباحثه در درس یک جنبه از مطلب را متوجه می شود و همچنین دز مباحثه هر یک از مباحثه کنندگان یک نظر را قبول می کند و این باعث مباحثه بیشتر و روشن تر شدن مطلب می شود.
خدایا ما را به تفکر و تذهیب موفق بفرما…
گفتند شهید گمنامه…پلاک هم نداشت…اصلا هیچ نشونه ای نداشت…
امیدوار بودم زیر پیراهنش اسمش رو نوشته باشه…
اما روش نوشته بود:اگه برای خداست بگذار گمنام باشم…
هم قد گلوله ی توپ بود.
گفتن چه جوری اومدی اینجا؟گفت:با التماس
گفتن چه جوری گلوله رو بلند می کنی؟گفت:با التماس
گفتن می دونی آدم چه جوری شهید میشه؟گفت:با التماس
وقتی تکه های بدنش رو جمع می کردم فهمیدم چقدر التماس کرده بود…
من می خواهم در آینده شهید بشوم.
معلم پرید وسط حرف علی و گفت:ببین علی جان موضوع انشا این بود که می خواهی در آینده چکاره شوی؟
باید در مورد یه شغل یا یه کار توضیح می دادی.مثلا پدر خودت چکاره است؟
علی:آقا اجازه…شهید…
صحیفه ی سبز تو نجوای انوار تابناکیست که تا بی نهایت شربت آرام بخش روح عطشناک آدمی است.
تو بازار مدینه داره راه میره یه وقت صدای یه شیرخواره بلند شد.
یه نهیبی به مادرش زد.فرمود:چرا گریه می کنه؟آیا شیرش دادی یا نه؟آیا تشنه است؟
بعد ار اینکه آروم گرفت حضرت فرمود:من یه برادری داشتم تا صدای گریه اش بلند شد عوض اینکه به او آب بدهند تیر سه شعبه…
آب می دید گریه می کرد … بچه ی نوزاد می دید گریه می کرد … قنوت می گرفت گریه می کرد … گریه رو بیچاره کرده بود…
” یا امام سجاد(ع)”
بعد از یکی از عملیات ها دیدم یکی از دوستانم زخمی شده و آن طرف افتاده.
رفتم طرفش که کمکش کنم.دیدم دستش را به سینش گذاشته و بعد با دستش روی سنگ چیزی نوشت و
آن لحظه متوجه نشدم که چی نوشت.آن را برداشتم و به طرف خاکریزها بردم ودر راه به شهادت رسید.
بعد که بر می گشتم دیدم که با خون روی سنگ نوشته:”السلام علیک یا ابا عبدالله“
(السلام علی الشهدا و الصدیقین)
میدان عمل خالیست او در پی سرباز است
چون ما همه سرباریم سردار نمی آید
دل من مال خودم نیست کفیلی دارد
عشق در مکتب ما شرح طویلی دارد
آه ای منتظران فرجش برخیزید
بی گمان این همه تاخیر دلیلی دارد
(السلام علیک یامهدی موعود)
بر جلوه ی خورشید خراسان صلوات
بر خامنه ای رهبر ایران صلوات
بر دشمن انقلاب و قرآن نفرین
بر روح خمینی و شهیدان صلوات
کاش هر روز جمعه بود و دلتنگی هایم را گردن غروبش می انداختم.
“یا مهدی”
یکی که داغ دیده داره گریه میکنه باید بشینی آروم آروم باهاش گریه کنی بگی خدا صبرت بده.ایشاالله غم آخرت باشه…
یه عده هم برا زینب اومدن گفتن:داغ بزرگ دیده براش چی ببریم؟…
تازیانه آوردن اما بی بی دیگه درد نمی فهمه.
چی شد زینب بعد از کربلا زود از دنیا رفت؟آخه هر وقت تنها میشد میگفت:داداش قربونت برم چه بلایی سرت اومد؟هر وقت قنوت میگرفت یادش میومد با همین دستا رگهای گلو رو پاک کرد…
تو مدینه یه طبیب آوردن گفت این خانم زیاد زنده نمی مونه داره دق می کنه…
“امان از دل زینب”
این سخن علامه طباطبایی خیلی ها را گریاند:
کسی چه می داند شاید *یاسین* همان *یا حسین* باشد که بی سر شده است…