ولایت

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

قافله عشق

09 آبان 1393 توسط محب ولایت

مادر این طوریه اگه بچه آروم باشه مادر هم آرومه،اما اگه بچه ناآرومی کنه مادر هم آروم نیست.

اما یه حالتی هست بچه آرومه ولی مادر ناآرومه،اونم وقتیه که بچه از هوش رفته باشه و هر چی صداش کنه بیدار نشه.

ابی عبدالله اومد گفت چه خبره؟ گفتند آقا این بچه از فرط تشنگی از هوش رفته…

یک موقع است مادر دیگه نمی تونه بچه رو آروم کنه خسته میشه بچه رو میده به دست بابا میگه بگیر این بچه رو آروم کن.

بابا یک نگاه به علی انداخت دید رنگ صورتش پریده…

بچه ای که شش ماه داره اگه روی دست بگیرن نمی تونه سرش رو نگه داره،گردن میره عقب،سفیدی گلوش پیدا میشه…

«محکم بگیر رشته ی قنداقه اش به دست       باب الحوائج است اگر شیرخواره است»

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 1 نظر

موضوعات: قافله عشق لینک ثابت

نظر از: صداقت...! [عضو] 
  • گهر عمر
  • محله با صفا
  • قلب های صبور!
  • و خدایی که در این نزدیکی است
  • این قوم نینوای تو را مشق می کنند
  • شعر بلاگ
  • ال لايب

سلام گرامی
مطالب جاریتون همه کوتاه و خواندنی بودند. مخصوصا قافله عشق ها
موفق باشید
در پناه حق

1393/08/10 @ 11:04


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

ولایت

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • شعر
  • شهدا
  • موعود
  • بیانات
  • حجاب
  • حدیث
  • گوهر ناب
  • آن چه شما دوست دارید
  • ز ملک تا ملکوت
  • امام حسین(ع)
  • قافله عشق

اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم

آمار

  • امروز: 82
  • دیروز: 10
  • 7 روز قبل: 50
  • 1 ماه قبل: 528
  • کل بازدیدها: 18937
  • خانه

وصیتنامه شهدا

وصیت شهدا
ذکر روزهای هفته
دعای فرج
مهدویت امام زمان (عج)
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس