قافله عشق
12 آبان 1393 توسط محب ولایت
شاید عباس رو به اباعبدالله کرده صدا زده باشد: آقا یادته تو تشییع جنازه داداش حسن وقتی تابوت رو تیربارون کردن،من دست به شمشیر بردم،دستمو گرفتی گفتی: عباس! حالا وقتش نیست،بذار برای کربلا…
امروز روز انتقامه،تو را به مادرت بذار برم،بذار دست به شمشیر بگیرم…
ابی عبدالله فرمود: برو اما دست به شمشیر نبر،شاید فرموده باشد: میخوای شمشیر بزنی،بزن اما بدان هر شمشیر تو یک سیلی به زینبه،چون هرچی بزنی اینها بعد سر بچه ها تلافی می کنند…